پروژه معماری ساختمان آتلیه در آمستردام هلند
در این مطلب از خانه معماری به بررسی پروژه معماری ساختمان آتلیه در آمستردام هلند می پردازیم. با ما همراه باشید.
پروژه معماری ساختمان آتلیه در آمستردام
به طور کلی ، معماران بر این باورند که طراحی هایشان تا حدودی غیرشفاف بوده و یا از ویژگیهای نموداری بسیاری از معماری های دیگر برخوردار نباشند. به عبارتی خاص و منحصر به فرد باشد. معماران پروژه معماری ساختمان آتلیه نیز از این موضوع مثتنی نبوده و در سودای آنند که این پروژه یکی از نمونه های این روش باشد. البته نه به انتخاب ، بلکه معماران و طراحان این پروژه مرتبا مجبور شده اند در ساختمان های موجود مداخله کرده و یا ساختمان های جدیدی را در محیط های تاریخی به چالش بکشند. در مورد ساختمان آتلیه ، باید همزمان با هر دو وضعیت کنار بیایند.
آن ها روش معمول خود را دنبال کردند:
نه استفاده از تقارن یا کنتراست به عنوان تنها مکانیسم – روشی بسیار معمول برای نزدیک شدن به این مشکل – بلکه ادغام معماری جدید با ساختار موجود ، با هدف به دست آوردن دستاوردی متفاوت و ظهور آن به همان صورت طبیعی تا جایی که ممکن است. بدیهی است که در یک زمان خاص ، معماران این پروژه به فکر انتقال برخی از ویژگی ها و یا کار با همان مصالحی بودند که در ساختمان های جدید دیگری که در موزه Rijksmuseum در حال تکمیل شدن با ساختمان آتلیه بودند. به عبارت دیگر ، “علامت مشخصه” خود را فراتر از موزه به آن طرف Hobbemastraat گسترش دادند. این پروژه فرصتی متفاوت و جدید را ارائه می دهد و معماران و طراحان علاقه مند به کشف آن بودند.
درباره پروژه معماری ساختمان آتلیه در آمستردام
به طور کلی باید گفت، این پروژه از طریق دستورالعمل های مختلف انجام شده است. از یک طرف ، آنچه را که قبلاً “ویلا” می خواندیم ، بخشی از ساختمان موجود که نگهداری می شد – “موسسه ایمنی” قدیمی در آن گنجانده شده است. از طرف دیگر ، با رعایت نکردن مقررات آیین نامه های ساختمان ، سعی شده است که یک شبکه قابل تشخیص باشد که به شناسایی ساختمان کمک می کند علی رغم تصور ناپیوسته ای از ساختمان که ممکن است از Museumplein داشته باشد. بنابراین ، سرانجام یک ساختمان جدید با کارایی عملکرد فوق العاده ظاهر شده که با با باز شدن به سمت شمال آغاز و غرق در نور طبیعی می شود و با ویلا با یک نمای قابل توجه به Honthorststraat به جنوب می رسد.
ساختمان آتلیه ، محل کارگاه هایی که فعالیت های مختلف مرمت در آنها انجام می شود ، یکی از عناصر مهم در بازسازی عمومی موزه Rijksmuseum در آمستردام است. با توجه به این واقعیت که ساختمان اصلی موزه صرفاً برای نمایش مجموعه اختصاص داده خواهد شد ، مکان جدیدی برای سایر مصارف قبلی آن ضروری دانسته شده است. از این رو نیاز به احداث ساختمان آتلیه ، یک ساختمان خاص برای نگهداری کارگاههای مختلف موزه ، که در آن نقاشی ها و مبلمان ، منسوجات و مدل های قایق ها ، کار بر روی کاغذ و همچنین اشیای نقره و چینی بازیابی می شود ، ملموس است.
به طور خلاصه:
این یک برنامه پیچیده و بسیار طاقت فرسا است که خواستار تدابیر شدید امنیتی و تخصص ویژه بخش های مختلف با نیازهای مختلف تهویه هوا و نور مصنوعی است. استفاده از نور طبیعی اما یک امر ضروری بود. در هر یک از اتاق ها نور شمالی مورد نیاز بود ، این یکی از عواملی است که به شکل قابل توجهی در شکل گیری نهایی ساختمان نقش داشته است.
در کل طرح New Riiksmuseum ، ساختمان آتلیه یکی از سازه های جدیدی است که با استقلال از ساختمان اصلی ساخته می شود. دو مورد دیگر نیز وجود دارد ، غرفه جدید آسیا و مرکز مطالعه. دومی در واقع یک ساختمان کوچک است که شامل تمام ورودی های غیرعمومی موزه خواهد بود. طراحی هر دو غرفه شبیه سازی های زیادی از نظر متریال و طراحی را در اختیار قرار می دهد . این غرفه ها با استفاده از همان سنگ ساخته می شوند و مطابق با نقش غرفه های خود – شاخ و برگ – از یک خوشنویسی خاص برخوردار می شوند. توجه بیشتر به ویژگی منحصر به فرد ساختمان آتلیه باعث شد تا ایده های بسیاری برای طراحی آن رد شود و در نهایت ، به عنوان یک پروژه مستقل ، تحت تأثیر تأثیرات خاص محیط آن یعنی ادغام ساختمان در داخل بلوک آن انتخاب شد.
موقعیت مکانی ساختمان آتلیه
ساختمان آتلیه در نزدیکی موزه آمستردام و در آن سوی خیابان Hobbemastraat قرار دارد. در قسمت های رو به رو به دو خیابان Hobbemastraat از شمال و Honthorstraat از جنوب قرار داشت و توسط ساختمان های دیگری احاطه شده بود که به صورت مستقل و از آجر ساخته شده بودند. در غرب ، ویلا منهایمر ، یک ساختمان مسکونی که مقر موزه را در خود جای داده است و دو ساختمان کمتر مرتبط که دفاتر کار دارند وجود دارد.
در شرق یک ساختمان بزرگ واقع شده است که در اواخر قرن نوزدهم ساخته شده و در واقع اولین استخر عمومی آمستردام است و در عین حال یک ساختمان دیگر در همان حدود است که یک آتش نشانی قدیمی در آن قرار دارد. به استثنای دو ساختمان اداری ، تمام این ساختمان ها تا حدی آثار حفاظت شده هستند، واقعیتی که در تعیین حجم پروژه جدید اهمیت خواهد داشت.
مشکلات موجود در ساخت پروژه معماری ساختمان آتلیه
نیمی از زمینی که قرار بود ساختمان روی آن بنا شود، توسط ساختمان موسسه ایمنی که در سال 1917 تاسیس شد، اشغال شد که احتمالاً در زمینه خود پیشگام بود. این ساختمان ، پروژه ای است که توسط Cuijpers ، همان نویسنده موزه Rijksmuseum و بسیاری دیگر از آثار برجسته معماری هلندی در آن روزها تشکیل شد ، یک سازمان دوگانه مشخص را ارائه داد. از یک طرف ، با حجمی از طبیعت مسکونی به Hobbemastraat باز شد – در واقع از آن لحظه به “ویلا” تغییر نام یافت – که امکانات اداری موسسه را در خود جای داده بود. از طرف دیگر ، کارگاه هایی که در آن مواد و عناصری که شرایط ایمنی را در محل های کار بهبود می بخشد به موسسه فوق الذکر ملحق شدند.
حتی اگر از کل ساختمان به عنوان یک بنای یادبود محافظت شده بود ، معماران در نهایت توانستند فقط “ویلا” را که معماری آن بسیار دقیق تر است ، حفظ کنند. در حالی که کارگاه هایی که بخشی از ساختمان با طراحی ضعیف تر و مشکوک بودند، تخریب شد.
معماری ساختمان جدید آتلیه
در ساخت این پروژه، یک کد ساختمانی وجود داشت که خواستار حفظ نمای ساختمان استخر شنای عمومی امستردام (Zuiderbad) از Museumplein بود. این باعث شد تا معماران قادر به تقسیم بدنه جدید ساختمان به دو قسمت گردند. این احتمالاً از نظر عملکرد ساختمان بهترین گزینه نبوده است ، اما امکان ساخت دو حجم کوچکتر را فراهم کرد، در اندازه آنها نزدیکتر به سایر قسمت هایی که میدان را اشغال می کنند ، بنابراین معماران را قادر می سازد که ساختمان را درون محیط اطراف آن قرار دهند.
بدین ترتیب گروه جدید به سه قسمت تقسیم می شوند ، قسمت اول “ویلا” در هاباسماسترات ، بخشی که از ساختمان اصلی باقی مانده است و دو بخش جدید. بخش دوم به سمت جنوب به هونتورستراات می رسد. تمام اینها با سطوح پایین تر و زیرزمین ها بهم پیوسته اند ، که حتی توسط یک تونل با انبارهای موزه در آن طرف هابسباسمراط به هم متصل می شوند. بالاتر از سطح زیرزمین ، طبقه همکف از ورودی اصلی که منطبق با Veiligheidsinstituut یا همان موسسه ایمنی سابق است ، از طریق ساختمان گسترش می یابد. در ساختمان ویلا ، استفاده های عمومی بیشتر با هم ، دفاتر و اتاق های جلسات دسته بندی می شوند. غذاخوری کارمندان موزه در سطح بالایی است.
بخش های دیگر ساختمان
بین ویلا و ساختمان جدید – یعنی بین معماری موجود و معماری جدید – فضای انتقالی باز شده است ، یک سالن با سقف بلند از بالا روشن شده است. فراتر از آن نقطه ، توالی ایست های بازرسی امنیتی از ورود افراد غیرمجاز جلوگیری می کند. طبقه همکف از کل ساختمان عبور می کند و به سمت جنوب ، به سمت خیابان Honthorstraat ، منطقه بارگیری مشاهده می شود و محور گردش طولی به راه پله ها و آسانسورها متصل می شود. محل استراحت کارمندان نیز در ناحیه بین دو بخش جدید ساخته شده که غرق در نور هستند، قرار می گیرد.
سطوح بالای دو ساختمان جدید مجموعه ای از کارگاه ها را در امتداد یک راهرو نگهداری می کند که به دلیل موقعیت خارج از مرکز ، امکان عمق مختلف را فراهم می کند. طبقات آخر نیز برای کارگاه های مرمت نقاشی طراحی شده اند. به این ترتیب ، حجم و سازه به سه قسمت تقسیم شد و اندازه ای مشابه ساختمان های همسایه دارد. با این حال ، اگر این سه بخش یک ساختمان منحصر به فرد را تشکیل می دهند ، بدیهی است که دو ساختمان جدید باید از همان مصالح موجود (ویلا) ساخته شوند. یعنی بخش جدید مجبور بود که با بخش قدیمی همزیستی داشته باشد و از هر نوع خود ارادی یا تضاد جلوگیری کند. نتیجه گیری منطقی چنین بود ، در این مورد نتیجه وضعیت بود و نه یکی از مقدمات سبکی که در موارد دیگر از آن دفاع شده است.
نکته قابل توجه این که:
جهت گیری مورد نیاز در شمال تمام اتاق های ساختمان به ابزاری تبدیل می شود که به طور قطعی به آن شکل می دهد. از یک طرف ، این امر با استفاده از مقطع بدست می آید که در آن شناسایی یک طرح کلی منحصر به فرد از سقف ویلا و ادامه در دهلیز اتصال و سقف دندانه دار اره ای که نور شمالی را به ارمغان می آورد ، دشوار نیست. به طبقات آخر در نتیجه ، یک طرح کلی شکسته در ویلا ستاره ای می شود ، از بالای سقف دندانه دار اره به جنوب گسترش می یابد و به سمت پایین و بالا می رود تا زمانی که به Houthorstraat برسد. جایی که نمای ساختمان اهمیت کمتری دارد. به نوعی به صورت خودکار ، چندین نمای شمالی و جنوبی پوشیده از فلز روی ، همان سقف ها است.
هدف این بوده است که به یک حجم پراکنده احساس وحدت داده شود و رئوس مطالب آن به یک ژست که به راحتی قابل تشخیص است، تبدیل شود ، با توجه به اینکه برداشت آن از بین ساختمان های دیگر که بلوک را کامل می کنند ، لزوماً ناپیوسته است. ویژگی جهت دهی دهانه های اتاق های مختلف به شمال با استفاده از همان تکنیک تا حدودی غیر ظریف که در آپارتمان های ساحلی اغلب استفاده می شود به طوری که اجازه می دهد نمای جزئی (و نه چندان صادقانه) به اراده دادن شدت ساختمان و بنابراین ، برای شناخته شدن آن به دریا اضافه شود. با متحد کردن همه پنجره ها در سطوح مختلف با استفاده از قاب های بزرگ آلومینیومی سفید ، ساختمان یکپارچه تر می شود ، بیشتر یک کل است و برای افراد قابل تشخیص می باشد.
نوشته های مرتبط:
- پایان کار ساختمان و مراحل و مدارک دریافت آن
- برگ سبز تعهد پایانکار یا اعلام اتمام عملیات ساختمانی و…
- خانه ای کنار دریاچه در پریرا، کلمبیا
- موزه Boola Bardip
- تسهیلات پروازهای ورودی فرودگاه بین المللی سیاتل-تاکوما
- پروژه نوسازی خانه دیوار آجری در هند (Brick Screen House)
- خانه فشرده کارست
- خانه معماری | نمای ترموود؛ لوناوود
- مقایسه دکوراسیون داخلی با طراحی داخلی
- درباره خرپا و انواع آن بیشتر بدانید
دیدگاهتان را بنویسید